بعد از یک پیاده روی زیاد واسه خرید،با کفش پاشنه بلند (2سانت.خب واسه یه مامان همین هم بلنده) خسته خسته داری برمیگردی،پسری رو که اون هم خسته شده روی دستم افقی می خوابونم و یاد کوچولو موچولویی هاش که همیشه روی دستم بود و اروم بود میافتم و قربون صدقه اش می رم ومیچلونمش و فشارش میدم ،اون هم که ارومه و گوش میکنه ،یه هو بوسم میکنه و من تمام خستگی هام ازیادم میره و برای تمام راه انرژی میگیرم.نمیدونی چه مزه ای داشت.
دوستت دارم کوچولوی با سیاست باهوش که همه چیز رو میفهمی
انشالله همیشه شاد و خوش باشین
پاسخحذفحالا بالاخره خریدی کفش رو؟
اگه خریدی مبارکت باشه :)
واقعاً که هیچ لذتی از این بالاتر نیست که یهو غافلگیرانه با لبهای کوچولوشون آدمو ببوسن،اونم درست وقتی که از خستگی هلاکه
پاسخحذفشیرینی این بوسه نوش جونت عزیزم
حالا خریدتو کردی یا نه؟
سلام نگار جون ببخشید اگه تو جشن بهتون بد گذشت اصلا درست و حسابی ندیدمتون از علیرضا هم که عکس ندارم اگه خودت داری برام میل کن علیرضا جونم رو ببوس برام
پاسخحذفآخیییییییی نازی
پاسخحذفالهی نی نی منم وقتی به دنیا اومد مثل کوچولوی شما باسیاست باشه
قربون این ابرازمحبتاش عزیزکم.
پاسخحذفسلام ممنون که به وبلاگم سر زدی نی نی من فروردی ن به دنیا میاد
پاسخحذفباز هم بهم سر بزن خوشحال میشم
بای
سلام عزیزم خوبی علیرضا گلم خوبه تا هوا خوبه یه قرار بذاریم بچه ها رو ببریم بیرون اگه موافقی برام کامنت بذار
پاسخحذفامان از این بوسه ها....
پاسخحذفواااااااااااای. خیلی خوشحالم کردی. از صمیم قلب برات آرزوی موفقیت می کنم.
پاسخحذفشماچطورین خانوم؟آپ نکردی این همه وقت که؟
پاسخحذفسلام عزیزم.ممنون که بما سر زدین.علیرضای گلم خوبه؟ببوسش
پاسخحذفقرار گذاشتین با لیلی جون منم خبر کنینا
چراآپ نمی کنی نگارم؟
پاسخحذفيلدا مبارك
پاسخحذف