Lilypie Second Birthday tickers شکلات ما عليرضا: اکتبر 2009

۱۳۸۸ آبان ۶, چهارشنبه

ني ني با دو کار جديد


                                       

 ني ني گل پسرم يه شيطوني کرده که هيچ ني ني اي نکرده.  يه روزمن با حميد تلفني حرف زدم و قطع کردم يه خرده بعد اون زنگ زد به من که کارم داشتي گفتم نه چطور؟ گفت الان تو زنگ نزدي به من گفتم نه.معلوم شد که گوشيم دم دست عليرضا بوده و خودش زنگ زده به باباش وحميد فکر کرده بود که من گوشي رو گذاشتم دم دهن عليرضا تا اون خستگي در کنه که البته همينطور هم شد حميد حسابي حال کرده بود.


امروز موهاي ني ني رو هم کوتاه کرديم .عمو علي زحمت کشيدن.بعضي ها گفتن نبايد اين کارو مي کردي انطوري بهتر بود.

اما من ميگم:هر جور که باشي با هر مدل مويي با هر قيافه اي من مي پرستمت عزيز دلم






نوشته در تاريخ88/7/6                

۱۳۸۸ مهر ۹, پنجشنبه

پسر پنج ماه ونيمه ي من

پسر پنج ماه ونيمه ي من حسابي بزگ شده و تغيير کرده.اون يه ني ني کوچولوي دوست داشتنيه با يه عالمه ويژگي هاي منحصر به خودش. ني ني مامانشو به خوبي مي شناسه وتوي بغل مامان بهترين جاي دنيا رو داره.شديدا بغليه واگه بيدار باشه مي خواد تمام مدت باهاش بازي کنيم و باهاش حرف بزنيم.براي من خيلي خيلي لذت بخشه که اينطوري توي بغلم آرامش داره ،اون تنها ني ني اي که در کنار من ،توي بغل من آروم مي شه مامانشم ديگه. واگه ازپيشش بريم گريه ميکنه به طوري که من خيلي کارهامو بايد وقتي خوابه انجام بدم.البته اگه بخوابه صبحها هشت ونه بيدار مي شه وانقدر با دستاش به صورتم مي زنه که مامانش هم بيدار کنه .حسابي هم سر فرمه مي خنده وبا ورزش دادنش حال مي کنه.شب هم که از دست ني ني من بايد بين تخت وپاتختي بخوابم.همچين مي خوابه انگار ما رو تخت اون مي خوابيم وقتي هم صبحها باباش ميره سر کار بازم فرقي نمي کنه ني ني چنان مي چسبه به من که سرش مثل جوجه طلايي ها ميکنه زير دستم.اونجوري که مي خوام بخورمش.خلاصه با هم مي سازيم
پسرم به تلوزيون علاقه نداره .با کتاب پارچه ايش يکي دو روز اول سرگرم بود.روي دسته کليدش دندونيش هم خيلي تسلط نداره که بخواد درد لثه هاشو کمتر کنه. دستش که همش توي دهنشه لثه هاشو مي خارونه.
پسر گل من حسابي هم خوش اخلاق و مهربونه اصولا واسه ي همه مي خنده واز کسي غريبي نمي کنه ،همينه که همه دوستش دارن وباهاش بازي مي کنند يا مي بوسنش. ان وقته که من خيلي حرص مي خورم
 اصولامن به شدت روي داشته هام حساس و وسواسم .خونه وزندگي و وسائل که جاي خود دارن واي از اون روزي که به حميد کسي بخواد چيزي بگه يابا لحن نا فرمي باش حرف بزنه.پسرم که ديگه هيچي تمام جون منه اصلا و ابدا دلم نمي خواد کسي بهش دست بزنه بدتر از اون بوسش کنه بدتر تر از اون با فاصه ي نزديک توي صورت بچه حرف بزنه.واي که کسي هم بلد نباشه بچه بغل کنه. آخه ني ني کمرش شله هنوز.نبايد اونو بنشونيم يا اگه نشونديم طوري باشه که سنگينيش روي شکم ما بيفته واون لم بده منم که رويم نميشه به کسي بگم  يه وقت ناراحت نشن ازم.ولي با دوستاي خودم يا غريبه ها تعارف ندارم راحت ميگم بهشون: دست نزنيد به پسرم يا نبوسينش.البته هميشه هم اوضاع خوب پيش نميره وقتي کرج بودم مريم دوستم فجيع بچه دوسته ،منم هي بهش مي گفتم بهش دست نزن بوسش نکن ،حرصش مي گرفت ،وقتي من توي دستشويي بودم اون چنان عليرضا رو بغل کرد و بوسيد .بعدش هم يه کتک مفصل از من خورد.خلاصه مااينجوريم ديگه خودم اصلا سراغ ني ني کوچولوها نميرم آخه گناه دارن سيستم دفاعي بدنشون کامل نشده حيفه که به خاطر يه بوس مريض بشن يه وقتهايي از حميد هم حرص مي خورم ولي حيف که نمي تونم به زبون بيارم.

ني ني به گرفتن انگشت دست ،يقه ي لباس، گردنبند ،مو و بند لباس به شدت علاقه منده.وقتي مي خواد بخوابه بايد دستم رو بگيره وقتي هم خوابش سنگين مي شه و مي خوام يواشکي از پيشش بلند شم مي بينم که وا يه چيزي گير داره و من چسبيدم اون وقت مي بينم   ني ني بند لباسم رو محکم گرفته.وقتي هم با اهنگ يه روز يه آقا خرگوشه( ازترانه هاي هنگامه ياشار که از آهنگهاي مورد علاقه ي پسرمه)تابش مي دم توي بغلم.چنان يقه رو مي گيره.بهش مي گم مامان جان من که تورو نميندازم فدات شم اونم غش غش مي خنده ،گاهي اوقات خنده هاش صدا داره.هنوز با صدا نمي خنده.
جيگر طلاي من به ترانه هاي کوچک براي بيداري خيلي علاقه داره ولالايي هم همينطور مخصوصا "گنجشک لالا" رو خيلي دوست داره.خودم هم واسه اش خيلي لالايي مي خونم کلا چيزايي مي خونم که خودمم دوست داشته باشم اون وقت قشنگتر مي خونم لالايي و قصه تاثير زيادي روي عملکرد مغز داره همينطور حرف زدن با نوزاد وماساژ.اين ازاونايي که من دوست دارم


 لالالالا گل شالي                            تو ني ني خوشکل مايي
   جه شيشريني عزيز من                            مگه قندومربايي
به زنبور عسل گفتم                               نياد اينجا گلم خوابه
اگه ويزويز کنه امشب                            گلم آروم نمي خوابه


  
يا اين: عروسکم قشنگه چقدر ملوسه
آدم دلش مي خواد هي اونو ببوسه
خيلي دوستش دارم من چون مهربونه
 همبازيه هم هستيم هر روز تو خونه
واسش لالا مي خونم تو رختخوابش
فرشته هاي زيبا بيان تو خوابش

از جمله بيانات ني ني : آاهوووو،   کوکو،    اونگييييي  و يه عالمه آغو بغوي ديگه.که کاش مي دونستيم معني اش چيه؟جديدا هم توي کرييرش نمي شينه ،انقدر گريه مي کنه تا بلندش کنيم موقعي هم که مي دونه مي خواهيم درش بياريم کمرش و باسنش رو ميده بالا،سر و پاها رو زمينه باسن تو هوا
حالا که ديگه غلت ميزنه  وقتي رو زمينه بيشتر مياد رو شکم خيلي هم سعي ميکنه که حرکت کنه اما هنوز نمي تونه. قربون اون تلاش وتوانت آلاهي .اين روزها خيلي به اين فکر مي کنم که غذاي کمکي رو بهش بدم يا نه.همه مي گن شروع کن اما دکترها مي گن آخر شش ماه و من دلم نمي خواد به حرفاي بقيه گوش بدم دوست دارم طبق دستورات متخصصين عمل کنم ،اما اگه بذان ،انقدر دليل و مدرک مي ارن که ادم فکر مي کنه من چقدر نسبت به امور بچه ام بي خيالم در حالي که نيستم و خيلي هم برام مهمه .تا حالا يه عالمه دستور غذايي و مواد اوليه گرفتم توي سايتهاي زيادي هم سر زدم تا به وقتش براي ني ني ام بهترين غذاهارو بپزم وتو ني ني خوشکل من هي بخوري و هي دستمو با دستاي کوچولوت بگيري که بازم بازم بهت بدم وهي چشت به ظرف غذات باشه ويه عالمه هم رو لباست بريزي.





  





 






من و پسر عموم امير علي با 2 ماه اختلاف سن

همه مي گن کپي بابامم آره؟