Lilypie Second Birthday tickers شکلات ما عليرضا: سومين مرواريد هم از راه رسيد

۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

سومين مرواريد هم از راه رسيد

چند روزي بود که شير خوردنت تغيير کرده بود و قوي تر مي خوردي يا بهتره بگم گازم مي گرفتي .با دقت و توجه متوجه شدم مرواريدهاي بالايي دارن سر در مي ارن و ديروز وقتي با جغجغه خوشکلت بازي مي کردي ديدم يه نقطه لثه ات خوني شده.ناراحت شدم و داشتم قربون صدقه ات مي رفتم که ديدم يه مرواريد درخشان داره خود نمايي مي کنه دندون چپ جلو از بالا .البته جفتي اش هم به زودي از راه مي رسه و من خيلي خيلي خدارو شکر کردم که مثل اون قبلي ها تب نکردي.اميدوارم همه ي ني ني ها تمام دندونهاشون رو به راحتي در بيارن.
خب از اين چند روز بگم که ايام محرم بود و ني ني اولين سالي بود که با اين روزها اشنا مي شد. به خاطر ني ني امسال ما به مراسم حضرت علي اصغر رفتيم من که خيلي تحت تاثير قرار گرفتم اميدوارم براي ني ني هم موثر باشه امسال خيلي از مصيبتهايي که بر سر امام حسين و خانواده اش امده برام ملموس تر بود فکر مي کنم چون مادر شدم مي تونم درک کنم که چقــــــــــــدر اون جا و ان روز عذاب کشيدن.ويه چيز ديگه اينکه يه کوچولو شروع کردي به دست دستي که البته با توجه به اين ايام دست دستيت تبديل شد به سينه زدن که دوباره البته اينا با هم قاطي پاطي شدن و يه خط در ميون روي شکمت مي زدي در واقع نه سينه و نه دست.
 عکسي از يار کوچولوي حضرت علي اصغر




اين هم امير علي کوچولو


چند باري ني ني جون با کالسکه رفتيم دفتر بابا حميد که هر وقت صداش مي کنم ،چشم چشم مي کني و دنبالش مي گردي خلاصه اون جا رو هم فعلا با سر و صدات به هم  مي ريزي انشالا تا بزرگتر بشي و اساسي ترتيبش رو بدي.
بعد از اين قضيه ماماني ديد که اي همچين مي تونم يه دو ساعتي در هفته پيش بابايي بذارمت و اگر خدا بخواهد اين کلاس زبان رو براي بار هزارم به يه جايي برسونم. با توجه به تمام شرايط از جمله علاقــــــــــــــــــــــــــــــه ي زياد بنده،به اتمام رسوندن يه دوره ،نزديک بودن کلاس به منزل ،نزديک بودن کلاس به محل کار بابايي و البته يه دوره آزمايشي.واقعا ديگه خستم کرده من از وقتي مجرد بودم کلاس زبان مي رفتم و هنوز متاسفانه نتونستم تمومش کنم در حالي که چهار سال از ازدواجمم مي گذره .اما ايندفعه ديگه تمومش مي کنم .مي خوام يه کار مفيدي باي خودم کرده باشم منم ومي خوام از زندگيم از خودم راضي باشم مثل بعضي مامانها توانايي سر کار رفتن رو ندارم و هر چي فکر مي کنم نمي تونم اين همه مدت از گل کوچولوم دور باشم ولي دلم مي خواد توي اجتماع باشم و از خودم راضي باشم.کلاس زبان به تنهايي من رو راضي نميکنه ولي فعلا براي شروع بد نيست.



عادتهاي ني ني کوچولوي من :موقع شير خوردن کاملا بر مي گرده سمتم و دست کوچولوش رو مي ذاره روي چشماي خوشملش و پاهاي کوچولوش رو حتما بايد بياره بالا يا بادستش مي گيردشون که اون موقع خيلي خوردني مي شه يا مي ذاردشون روي پاهاي من .جديدا هم که وقتي سير مي شه پشتش رو ميکنه به من يه کم دلگير مي شم ولي فک مي کنم کمرش درد مي گيره وحالتش رو تغيير مي ده.


صبحها که بساط قطره ي آهن رو داريم که بعد از اون آب بهش مي دم و با مسواک انگشتي اون دوتا دندون کو چولو رو مسواک مي کنم تا سياه نشن که خدارو شکرازمسواک زدن بدش نمياد  بعد از اون بسکويت با آب ميوه نرم مي کنم بهش مي دم تا قبل از اين با چاي اين کار رو مي کردم اما يادم افتاد که چاي اهن رو از بين مي بره ودر عوض آب ميوه باعپ جذب آهن مي شه.
ديگه ني ني زرده ي تخم مرغ مي خوره هر روز طبق دستوري که پروفسور سلطانزاده داده.ناهار هم که انواع سوپ ،عصرانه هم مثل صبحانه گاهي هم حريره بادوم با مخلوط ميوه و البته اب ميوه و شام هم مثل ناهار توي ماه هشتم ماست خرما و جگر تازه گوسفندي مجاز شده که من تا حالا فقط ماست بهش دادم




ني ني همچنان عاشق گنجشک لالا .(حميد توي فاميل مشهور شده لالايي خوندنش)
ني ني يکي دو دقيقه در روز به روروئکشون افتخار مي دن
ابدا به کارتون و تي وي علاقه ندارن
کتاب و قصه درحد پاره پوره کردن
فقط بغل مامان وخواب دوباره مامان و خواب دوباره خواب و مامان
 لپم رو باد مي کنم با دو تا دستاش محکم ميزنم روي  لپم وقتي فوت مي کنم توي موهاش غش غش مي خنده
خنده هاش ديگه با صدا شدن و يه کمي هم طولاني
عاشق دالي بازي از هر نوعي
يه وقتهايي بغل باباشه و من سرم توي کامپيوتر حميد پيش من مي ايسته و ني ني با سري کج منو نگاه مي کنه و من مي چلونمش

با تمام اينها مي خوامت بيشتر از جونم


۵ نظر:

  1. دندون موشی هات مبارک باشه عزیزم.
    خانومی عکسای علیرضا جون رو کدوم آتلیه گرفتی و کجا ؟
    ممنون میشم برام کامنت بذاری
    ببوسش برام

    پاسخحذف
  2. ترنم اردیبهشت۱۲ دی ۱۳۸۸ ساعت ۷:۴۴

    سلام
    مرسی به ما سر زدی خیلی خوشحال شدیم
    دندونای گل پسرت مبارک

    پاسخحذف
  3. سلام چه پسر ملوسی ،مرواریدهای ملوسکت مبارک

    پاسخحذف
  4. هورامبارکهههههههههه.نگارجون تازه دیگه کم کم شیرینکاری وخوشمزه گیاشون شروع میشه.هرروزیه کارجدید یه حرکت جدید.دیگه مرتب بایدآب قندپیشت باشه ازذوق غش نکنی.هوارتاماچش کن.فکرکنم طلسم کامنت گذاریم شکست.

    پاسخحذف
  5. سلام احوال شما خوبین؟
    ماشالله پسر نازی دارین :-)
    دندونهاش مبارکه
    بووووووووس

    پاسخحذف